حجاب
رسول خدا(ص) میفرماید: برای زن جایز نیست مچ پایش را برای مرد نامحرم آشکار سازد و اگر مرتکب چنین عملی شد اول اینکه: خداوند سبحان همیشه او را لعنت میکند. دوم اینکه: دچار خشم و غضب خداوند بزرگ میشود. سوم اینکه: فرشتگان الهی هم او را لعنت میکنند. چهارم: عذاب دردناکی برای او در روز قیامت آماده شده است.هر زنی که به خداوند سبحان و روز قیامت ایمان دارد زینتش را برای غیر شوهرش آشکار نمیکند و همچنین موی سر و مچ پای خود را نمایان نمیسازد و هر زنی که این کارها را برای غیرشوهرش انجام دهد دین خود را فاسد کرده و خداوند را نسیت به خود خشمگین کرده است 6- در یک روز بارانی حضرت علی(علیهالسلام) با پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) در بقیع بودند که زنی سوار بر الاغ از آنجا عبور میکرد. ناگهان پای الاغ در چالهای فرو رفت و زن از بالای آن به زیر افتاد. رسول خدا به سرعت روی خود را برگرداند. حاضران به رسول خدا گفتند این زن شلوار به تن دارد. حضرت سه بار فرمود: خداوند زنان شلوار پوش را رحمت کند. سپس فرمودند: ای مردم! شلوار را به عنوان پوشش برگزینید؛ چرا که از پوشانندهترین لباسهای شماست. و بهوسیلهی آن از زنان خود به هنگام خروج آنان از منزل محافظت کنید. (البته باید توجه داشت که پیامبر، شلوار را به عنوان مکمل پوشش مطرح کردند، نه جایگزین پوشش!) امام خمینی : هر چه را که خدا دستور فرموده است چه برای زن و چه برای مرد برای این است که آن ارزشهای واقعی که شما دارید و ممکن است به وسوسه های شیطانی و یا دست های فاسد استعمار پایمال شوند این ارزشها زنده بشوند. صلاح و فساد یک جامعه از صلاح و فساد زنان در آن نشأت می گیرد. استاد مطهری : اگر رعایت پاره ای مصالح اجتماعی، زن یا مرد را مقید سازد که از معاشرت، روش خاصی ر ا اتخاذ کنند و طوری راه بروند که آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند، چنین مطلبی را زندانی کردن یا بردگی نمی توان نامید و آنرا منافی حیثیت انسان و اصل آزادی فرد دانست استکبار جهانی برای دستیابی به ذخایر انسانی و اقتصادی کشورهای اسلامی، سد استواری را در مقابل خود احساس نمود که ریشه در هویت دینی، ارزشهای معنوی و بنیانهای عقیدتی مسلمانان این نواحی داشت و برای جدا کردن مردم از چنین عامل عزت و اقتدار مذهبی، تصمیم گرفت فرهنگ و سنن مسلمین را مورد تهاجم و یورش تخریبی خود قرار داده تا سلطه سیاسی ـ اقتصادی خود را بر ملل مسلمان تأمین کند. به سستی کشانیدن اصالتهای دینی، ترویج فرهنگ غرب و مسخ هویت اعتقادی، از ابزارهای این حرکت تخریبی بود. عالیترین مظاهر و ارزشهای کشور مسلمان را مورد تعدی قرار دادن به اسم تمدن و تجدد و نیز سایه شوم بیگانگی فرهنگی را تیرهتر ساختن و صدای منحوس بیگانگی را قویتر نمودن بدون مقاصد سیاسی صورت نگرفته است. واقعه اسفبار و مخرّب کشف حجاب که توسط استعمارگران انگلیسی برنامهریزی شده بود، نتیجه تجربیات و سلطه سالهای متمادی این غارتگران غربی در سرزمینهای اسلامی به شمار میرود زیرا یکی از موانع محکم در مقابل نیات پلید آنان، هویت مذهبی بود و حجاب از نشانههای ارزشمند آن محسوب میگردید. این پوشش شرعی و مظهر پاکی با معنای ژرف خود، مانعی در مقابل دیدگان طمعکاران و گمراهان به وجود میآورد و همچون زره محکمی از عفت زن دفاع میکرد و عصیانی علیه شرک و کفر به شمار میآمد. آنان مشاهده کردند این دژ استوار و نفوذناپذیر در مقابل وزش توفانهای تیره و آلوده و اسارتزای غرب، در زنان مسلمان مصونیت ایجاد کرده و تا زمانی که بانوان در سنگر حجاب و چادر هستند چنگال کرکسهای استعمار بدانها نخواهد رسید و بر این اساس شیاطین و عوامل آن در صدد انهدام این دژ استوار افتاده و تخریب آن را با تبلیغات وسیع و همه جانبه جزء برنامههای اساسی خود قرار داده تا زن مسلمان را از سنگر حافظ ارزشها به دام اسارت استکبار غوطهور نمایند. روزی رسول خدا از اصحاب خود پرسید:« نزدیکترین حالات زن به پروردگارش کدام است؟» اصحاب نتوانستند جواب بدهند. این سؤال به گوش فاطمه علیهاسلام رسید. فاطمه فرمود:« نزدیکترین حالات زن به پروردگارش وقتی است که در خانه اش بنشیند (و خود را در کوچه و بازار، جلو چشم نا محرمان قرار ندهد.)» روزی فاطمه زهرا سلام الله علیها به اسماء فرمود:« چه بد است این تختههایی که بدن مرده را برای تشییع جنازه روی آن میگذارند! زیرا وقتی زنی را روی آن قرار می دهند و پارچه ای بر بدنش می کشند، حجم بدن او معلوم است.»
به همین جهت مبارزه با حجاب زنان به طور همزمان در سه کشور ترکیه، افغانستان و ایران به مرحله اجرا در میآید. اماناللّه خان، بانی نظام سلطنتی در افغانستان، همچون آتاتورک و رضاخان از سوی استعمار بریتانیا مأمور اسلامزدایی در افغانستان بود. وی در فاصله سالهای 1305 و 1306ه .ش سفری زنجیرهای به کشورهای سوئیس، آلمان، بلژیک، انگلیس، هلند، ترکیه، هندوستان و مصر نمود و به شدت شیفته مظاهر تمدن غرب گشت و روابط صمیمانهای با رضاخان برقرار ساخت و در شانزدهم خرداد سال 1307ه .ش به ایران آمد و پس از ده روز به کشورش مراجعت نمود. برای اصلاحاتی که وی بویژه در برداشتن حجاب زنان، منع تعدد زوجات، تحصیل دختران به روش اروپاییان، تغییر لباس مردان و زنان و اموری مانند آنها میخواست انجام دهد در افغانستان به هیچ روی زمینهای فراهم نبود و چون عناد خاصی با روحانیان مسلمان داشت و بیحجابی را در کشور مسلمان افغانستان ترویج نمود و فساد غرب را به این سرزمین باز گرداند،
با مخالفتهای عمومی مواجه شد و در آذرماه سال 1307 در سراسر افغانستان علیه وی شورش و طغیان آغاز گردید، و از این سال به تدریج قبایل مختلف افغانی علیه او به قیام برخواسته و در سال بعد در پی جنبش عمومی سرنگون گردید و تاجیکها در افغانستان قدرت را به دست گرفتند.بدین گونه مردم این سامان به رهبری و تشویق علمای اسلامی وی را از قدرت برکنار نمودند، او مخفیانه به قندهار رفت و از آنجا به هندوستان و سپس به ایتالیا گریخت.
وقتی رسول خدا این سخن را شنید، فرمود:« فاطمه پاره تن من است.»
اسماء گفت:« من که در حبشه بودم، میدیدم مردم آنجا تابوتی از چوب درست میکردند و مرده را داخل آن میگذاشتند.»
سپس اسماء با چوب خرما تابوتی لبهدار درست کرد و به فاطمه علیهاسلام نشان داد. حضرت فاطمه بسیار خوشحال شد و فرمود:« این خیلی خوب است. وقتی مرده را داخل آن قرار دهند و پارچهای روی آن بکشند، دیگر معلوم نمیشود مرده مرد است یا زن.» و فرمود:« پس از مرگم، مرا در همین تابوت بگذارید.»
Design By : Pichak |