حجاب
متن آیهی مبارکه چنین است:«وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَرِهِنَّ وَ یحَْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ لْیَضْرِبْنَ بخُِمُرِهِنَّ عَلىَ جُیُوبهِِنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَائهِنَّ أَوْ ءَابَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنىِ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنىِ أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیرِْ أُوْلىِ الْارْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُواْ عَلىَ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَ لَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یخُْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُواْ إِلىَ اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمُْ تُفْلِحُونَ» (النور - 31) لزوم پوشیدگی زن در مقابل مرد، یکی از مسایل مهم اسلامی است که قرآن کریم نیز به آن اشاره کرده است. البته حجاب، قبل از اسلام در میان اقوام دیگر چون یهود، هندو، ایرانی و ... وجود داشته و اختصاص به اسلام ندارد. این دین مبین، تنها برای آن مرز معین کرده است. اقوام گوناگون از گذشته های دور نظرات مختلفی پیرامون مساله حجاب داشته اند. گروهی زن را به شدت محصور کرده و بعضی نیز، حجاب را مایه اسارتش دانسته اند. کتاب تاریخ تمدن در این باره می گوید: «اگر زنی با هر گروه از مردان سخن می گفت و درددل می کرد؛ یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانه سخن می گفت همسایگان می شنیدند؛ شوهرش حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد». امام على علیه السّلام فرموده اند : پوشیده و محفوظ داشتن زن مایه آسایش بیشتر و دوام زیبایى اوست . غرر الحکم(5820) 2- امام صادق علیه السلام می فرمایند: حجاب زن برای طراوت و زیبایی اش مفیدتر می باشد. ( المستدرک، ج5) 3- امیرالمومنین علیه السلام در وصیت خود به امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود:«با پوشش و حجابی که برای همسرانت قرار میدهی، چشم آنان را از هوس و حرام بازمیداری، چرا که حجاب برای آنها ثبات بیشتری به ارمغان می آورد. از خروج بیحساب و بیرویه زنان جلوگیری کن، زیرا مفاسدی دارد؛ و اگر میتوانی، کاری کن که همسرانت غیر از تو را نشناسند و با مردان رفت و آمد نداشته باشند 19- رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمودند: هلاکت زنان امت من در دو چیز است: «طلا و لباس نازک از بررسی و مقایسه حد و کیفیت حجاب در ادیان چهارگانه استنباط میگردد که حجاب در ادیان دیگر، نسبت به اسلام از شدّت بیشتری برخوردار بوده است. به طور مثال، پوشاندن صورت، گرچه در زمان زرتشت معمول نبوده و بعد از او در میان زرتشتیان معمول شده است. این مقاله به بررسی تطبیقی حجاب در ادیان مختلف می پردازد فطری بودن پوشش:
در خیابان چهره آرایش مکن ..... از جوانان سلب آسایش مکن
زلف خود از روسری بیرون مریز ..... در مسیر چشمها افسون مریز
یاد کن از آتش و روز معاد ..... طره گیسو مده در دست باد
خواهرم دیگر تو کودک نیستی ..... فاش تر گویم عروسک نیستی
خواهرم ای دختر ایران زمین ..... یک نظر عکس شهیدان را ببین
خواهرم این لباس تنگ چیست ؟ ..... پوشش چسبان رنگارنگ چیست ؟
خواهرم اینقدر تنازی مکن ...... با اصول شرع لجبازی مکن
در امور خویش سرگردان مشو ..... نو عروس چشم نامردان مشو
ترجمه: و به زنان با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوسآلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را- جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسرىهاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان همکیششان، یا بردگانشان [کنیزانشان]، یا افراد سفیه که تمایلى به زن ندارند، یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند و هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صداى خلخال که برپا دارند به گوش رسد). و همگى بسوى خدا بازگردید اى مؤمنان، تا رستگار شوید!
چنان چه مشهود است حجاب و موارد ضروری رعایت آن برای ممانعت از تحریک شهوت جنسی نامحرم وضع شده است. زن زیباست و زیبایی زینت است و جذبه دارد و جاذبه محرک است. اما قرار نیست که زنان به کالا و عروسکی جهت هوسبازی رایگان همهی مردان مبدل گردند و شخصیت و جایگاه انسانی آنها فراموش شده و ارزش آنها فقط به بدن و جسمشان باشد. که در این صورت مورد سوء استفاده، ظلم قرار میگیرند و به غیر از بروز ناهنجاریهای اخلاقی و رفتاری فردی، نظام اجتماعی نیز از هم میپاش (مانند آمریکا، اروپا و بسیاری از جوامع دیگر).
اما محدودهی این حجاب چیست؟ اگر زن زیبا، جذاب و محرک است، همه وجود، اعضا و جوارحش چنین بوده و زینت است و حتی صدا و لحن او نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد. لذا ضمن آن که حجاب «مستور نمودن زیباییها از دسترسی و انتفاع همگان» واجب است، قرار نیست که عسر و حرجی بر زن تحمیل شود. لذا فرمود: زینتهای خود را بپوشانید، مگر آن چه از آنها که ظاهر است.
برخی از روایات این ظاهر را همان «قرص صورت و کف دستان و پاها – بعد از مچ» بیان داشتهاند و برخی دیگر نیز به سایر زینتهای ظاهر مثل سورمه یا انگشتر اشاره کردهاند.
بدیهی است اگر زنی حجاب کامل را نیز رعایت کند، ممکن است همان اندام او، راه رفتن معمولی او (نه با کرشمه)، صورت و انگشتان او (نه با آرایش)، یا صدای حرف زدن معمولی او (نه با غمزه) و ...، نیز زینت و ظاهر باشد که دیگر چارهای از آنها نیست. لذا فرمود: «إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا».
باید توجه نمود که خداوند متعال ضمن آن که فرمان در پوشش قرار دادن «زینت» میدهد، نوع و مصداق زینت را بیان نمینماید. چرا که چنان چه زن از زینتهای تکوینی (خلقت و بدن) برخوردار است، از زینتهای تصنعی، مانند انواع لباسها، آرایشها، جواهرات و رفتارها نیز برخوردار میگردد. لذا فرمان بر پوشش همه آنها از نامحرم است، مگر آن چه بالاجبار ظاهر است.
«فضیل ابن یسار مىگوید: از امام جعفر صادق علیه السّلام جویا شدم: آیا دو بازوى زن از زینت زن است که خداوند در این آیه فرموده است؟ فرمود: آرى، آن چه را که خمار، یعنى روسرى مىپوشاند و آن چه که از محل دستبند به بالا باشد از زینت به شمار مىرود. 2- زراره مى- گوید: از امام جعفر صادق علیه السّلام راجع به معنى (إِلَّا ما ظَهَرَ مِنْها) جویا شدم. فرمود: زینت ظاهرى از قبیل: سرمه و انگشترى است که زنان از آنها استفاده مىکنند- ق- مع تصرف و تلخیص.» (تفسیر آسان، ج14، ص: 72)
در ایران باستان، زنان نسبت به پدر و برادر خود نامحرم بودند. شاید در اینجا این سؤال مطرح شود که پوشش و حجاب از کجا آمده؟ آیا مردان آن را بر زنان تحمیل کرده اند یا اینکه زنان با میل خودشان انتخاب کرده اند؟ نظر دوم منطقی تر است. زیرا زنان با وجود اینکه خود را در مقابل مردان ضعیف می دیدند؛ اما جمال و زنانگی، قوت و قدرت دیگری به آنها بخشید. لذا فهمیدند اگر بدون حجاب باشند طعمه اقویا خواهند شد و تنها با حجاب است که می توانند از چنگال ایشان رهایی یابند و تنها آنها را عاشق خود نموده اما نگذارند به راحتی به عشق خود برسند؛ مگر با رسوم خاص و این خود باعث عزت بیشتر زن و محدود نگه داشتن قدرت مرد بود. پس با حجاب خود را از مهلکه شهوترانی مردان دور نگه داشتند.
حجاب و پوشش در تمام ادیان و مذاهب، دارای جایگاه خاصّی است، و یکی از دلایل اساسی آن این است که حجاب و عفاف، یک امر فطری است.
داستان حضرت آدم و حوّا نیز فطری بودن پوشش را اثبات میکند. در تورات (کتاب مقدس یهودیان که برای مسیحیان نیز مقدّس است)، میخوانیم: «و چون زن دید که آن درخت برای خوراک نیکوست و به نظر، خوشنما و درختی دلپذیر و دانش افزا، پس، از میوهاش گرفته بخورْد و به شوهر خود نیز داد و او خورد*آنگاه چشمان هر دوی ایشان باز شد و فهمیدند که عریاناند؛ پس برگهای انجیر بههم دوخته، سترها برای خویشتن ساختند. . » بعد ادامه میدهد: «و آدم، زن خود را حوّا نام نهاد؛ زیرا که او مادر جمیع زندگان است * و خداوندْ خدا رختها برای آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید». (1)
بر طبق این متن، آدم و حوّا لباسی نداشتند و بعد از خوردن شجره ممنوعه چشمشان باز شد و فهمیدند که عریاناند که بلافاصله با برگ درختان خود را پوشاندند و بعداً خداوند لباسی از پوست بدیشان ارزانی داشت. در قرآن کریم در مورد داستان حضرت آدم و حوّا چنین آمده است: فَلَمّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْءتَهُما وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الجَنَّةِ؛(2)
آنگاه که آدم و حوّا از درخت ممنوعه چشیدند، پوشش خود را از دست داده (عورتشان آشکار گردید). و به سرعت، با برگ درختان بهشتی خود را پوشاندند. طبق آیات شریفه قرآن کریم، حضرت آدم و حوّا قبل از چشیدن درخت ممنوعه دارای لباس بودهاند؛ امّا با خوردن از آن درخت ممنوعه (بر اثر اغوای شیطان) لباس خود را از دست دادند که بلافاصله به پوشاندن خود اقدام نمودند. به هر حال، مطابق هر دو نقل، پس از احساس برهنگی (خواه طبق نقل تورات قبل از آن دارای لباس نبوده و یا طبق قرآن کریم دارای لباس بودهاند) بلافاصله خود را با برگهای درختان بهشتی پوشاندند. این احساس شرم از برهنگی، حتی بدون حضور ناظر بیگانه، و سرعت در پوشاندن خود به وسیله برگها (ولو به طور موقت)، از آن جهت که تحت هیچ آموزش یا فرمانی از جانب خداوند یا فرشته وحی و یا تذکّر هر یک به دیگری صورت گرفته است، بیانگر فطری بودن پوشش در انسان است و ثابت میکند که لباس و پوشش، به تدریج و بر اثر تمدنها ایجاد نشده است؛ بلکه انسانهای نخستین، یا به تعبیر بهتر، نخستین انسانها، به طور فطری بدان گرایش داشتهاند. و بنا به گواهی متون تاریخی، در اکثر قریب به اتفاق ملتها و آیینهای جهان، حجاب در بین زنان، معمول بوده است. هرچند حجاب در طور تاریخ، فراز و نشیبهای زیادی را طی کرده و گاهی با اعمال سلیقه حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته است، ولی هیچگاه بهطور کامل از بین نرفته است. اگر به لباس ملّی کشورهای جهان بنگریم، به خوبی حجاب و پوشش زن را در آن میبینیم. دقّت در لباس ملی کشورها ما را از ورق زدن کتب تاریخی برای یافتن ملل و اقوامی که زنان آنها دارای حجاب بودهاند، بینیاز میسازد و به خوبی اثبات میکند که حجاب در میان اکثر ملتهای جهان، معمول بوده و اختصاص به مذهب یا ملّت خاصی نداشته است. تمام ادیان آسمانی، حجاب و پوشش زن را واجب و لازم شمردهاند و جامعه بشری را به سوی آن دعوت کردهاند؛ زیرا لزوم پوشش و حجاب به طور طبیعی در فطرت زنان به ودیعت نهاده شده است و احکام و دستورهای ادیان الهی هماهنگ و همسو با فطرت انسانی تشریع شده است؛ پس در همه ادیان الهی پوشش و حجاب زن واجب گشته است. در ادیان زرتشت، یهودیت، مسیحیت و اسلام، حجاب زنان امری لازم بوده است. کتابهای مقدس مذهبی، دستورها و احکام دینی، آداب و مراسم و سیره عملی پیروان این ادیان الهی، بهترین شاهد و گواه اثبات این مدّعاست.
حجاب در شریعت زرتشت:
«اَشو زرتشت» با توصیهها و اندرزهای خود، کوشیده است تا پایههای حجابی را که زنان ایرانی به عنوان یک فرهنگ ملّی در ظاهر عرف خود رعایت میکنند، در عمق روح آنان متحکّم نماید و از این راه، ضمانت اجرای قانون حجاب را در آینده نیز تأمین نماید و بدین سان، جامعه خویش را در مقابل امکان انحرافهای اخلاقی پنهان، بیمه کند. قسمتی از پند و اندرزهایی که «اَشو زرتشت» به پیروان خود توصیه نموده را نقل میکنیم، تا این اقدام مهم «اشو زرتشت» بهتر نمایان گردد و حرکت او در جهت تعالی و آموزش ریشههای «حفظ حجاب» و بیان لزوم توأم نمودن حجاب ظاهری با عفّت باطن، روشنتر شود. او میفرماید: * ای نوعروسان و دامادان! روی سخنم با شماست. به اندرزم گوش دهید و گفتارم را به خاطر بسپارید و با غیرت، در پی زندگانی پاک مَنشی برآیید. هر یک از شما باید در کردار نیک و مهرورزی، بر دیگری پیشدستی جوید تا آن زندگانی مقدس زناشویی، با خوشی و خرّمی همراه باشد. * ای مردان و زنان! راه راست را دریابید و پیروی کنید. هیچگاه گرد دروغ و خوشیهای زودگذری که تباه کننده زندگیاند، نگردید؛ زیرا لذّتی که با بدنامی و گناه همراه باشد، همچون زهر کشندهای است که با شیرینی درآمیخته و همانند خودش دوزخی است. با اینگونه کارها زندگانی گیتی خود را تباه مسازید. * پاداش رهروان نیکی، به کسی میرسد که هوا، هوس، خودخواهی و آرزوهای باطل را از خود دور ساخته، بر نفس خویش چیره گردد. کوتاهی و غفلت در این راه، پایانش جز ناله و افسوس، چیز دیگری نخواهد بود. * فریبخوردگانی که دست به کردار زشت میزنند، گرفتار بدبختی و نیستی خواهند شد و سرانجامشان خروش و فریاد و ناله است؛ ولی زنان و مردانی که به اندرز و راهنمایی من گوش فرا میدهند، آرامش و خوشی زندگی بهرهشان خواهد بود و سختی و رنج از آنان دور خواهد گشت و به نیکنامی جاودانی خواهند رسید. (3)
و در کتاب «وَنْدی داد» این جمله به طور مکرّر آمده است: «کلام ایزدی است که کردار زشت را نابود میکند: از تو - ای مرد! - خواهش میکنم پیدایش و فزونی را پاک و پاکیزه ساز! از تو - ای زن! - خواهش میکنم تن و نیرو را پاک و پاکیزه ساز! آرزو دارم صاحب فرزند باشی و شیر تو فراوان شود!». (4)در کتاب پوشاک باستانی ایرانیان در ذیل عنوان «پوشاک اقلیتهای میهن ما» در مورد حجاب زنان زرتشتی چنین میخوانیم: «این پوشاک که بانوان زرتشتی از آن استفاده میکنند، شباهتی بسیار نزدیک به پوشاک بانوان نقاط دیگر کشور ما دارد؛ چنانکه روسری آنان از نظر شکل و طرز استفاده، نظیر روسری بانوان بختیاری است و پیراهن، شبیه پیراهن بانوان لُر در گذشته نزدیک است و شلوار، از لحاظ شکل و بُرش، همان شلوار بانوان کُرد آذربایجان غربی است و کلاهک، همان کلاهک بانوان بندری است». دین زرتشت، بر سه اصل اساسیِ، «اندیشه نیک»، «گفتار نیک» و «کردار نیک» استوار گشته است. موبدان در تفسیر اندیشه و کردار نیک میگویند: «یک زرتشتی مؤمن، باید از نگاه ناپاک به زنان دیگر دوری جوید». در اندرز «آذرباد مار اسپند» موبد موبدان آمده است: «مرد بد چشم را به معاونت خود قبول مکن». (5)
حجاب در شریعت یهود:
رواج حجاب در بین زنان قوم یهود، مطلبی نیست که کسی بتواند آن را مورد انکار یا تردید خود قرار دهد. مورّخین، نهتنها از مرسوم بودن حجاب در بین زنان یهود سخن گفتهاند، بلکه به افراطها و سختگیریهای بیشمار آنان نیز در این زمینه تصریح کردهاند. در کتاب «حجاب در اسلام»، آمده است: «گرچه پوشش، در بین عرب مرسوم نبود و اسلام، آن را بهوجود آورد، ولی در ملل غیر عرب، به شدیدترین شکل، رواج داشت. در ایران و در بین یهود و مللی که از فکر یهود پیروی میکردند، حجاب، به مراتب شدیدتر از آنچه اسلام میخواست وجود داشت. در بین این ملتها وجه و کفّین (= صورت و کف دستها) هم پوشیده میشد. حتی در بعضی از ملتها سخن از پوشیدن زن و چهره زن نبود، بلکه سخن از قایم کردن زن بود و این فکر را به صورت یک عادتِ سفت و سخت درآورده بودند». (6)ویل دورانت، که معمولاً سعی میکند موارد برهنگی یا احیاناً تزیینات و آرایشهای زنان هر قوم را با آب و تاب نقل کند تا آن را طبیعی جلوه دهد، در این مورد میگوید: «در طول قرون وسطا، یهودیان همچنان زنان خویش را با البسه فاخر میآراستند، لکن به آنها اجازه نمیدادند که با سر عریان به میان مردم روند. نپوشاندن موی سر، خلافی بود که مرتکب را مستوجب طلاق میساخت. از جمله تعالیم شرعی یکی آن بود که مرد یهودی نباید در حضور زنی که موی سرش هویداست، دست دعا به درگاه خدا بردارد». (7)او در توصیف زنان یهودی میگوید: «زندگی جنسی آنان علیرغم تعدّد زوجات، به طرز شایان توجّه، منزه از خطایا بود. زنان آنان دوشیزگانی محجوب، همسرانی ساعی، مادرانی پُرزا، و امین بودند و از آنجاکه زود وصلت میکردند، فحشا به حدّاقل، تخفیف پیدا میکرد». (8)در کتاب مقدّس یهودیان، موارد متعدّدی یافت میشود که به طور صریح و یا ضمنی، حجاب و پوشش زن و مسائل مربوط به آن، مورد تأیید قرار گرفته است. در برخی از آنها لفظ «چادر» و «برقع» به کار رفته است که نشانگر کیفیت پوشش زنان آن عصر است. اینک به پارهای از آن موارد اشاره میگردد.
پوشش کامل در مقابل نامحرم:
در «سِفْر پیدایش» تورات، چنین میخوانیم: و رفقه، چشمان خود را بلند کرد و اسحاق را دید و از شتر خود فرود آمد. زیرا که از خادم پرسید: «این مرد کیست که در صحرا به استقبال ما میآید؟». و خادم گفت: «آقای من است». پس بُرقعِ خود را گرفته، خود را پوشانید. (9)
عدم تشبّه مرد و زن به یکدیگر:
در «تورات» آمده است: «متاع مرد، بر زن روا نباشد و مرد، لباس زن نپوشد؛ زیرا هر که این کُند، مکروه یهوه (خدای تو) است». (10)
نزول عذاب در اثر آرایش دختران یهود برای بیگانگان:
در «تورات» میخوانیم: «و خداوند میگوید از این جهت که دختران صهیون متکبّرند و با گردن افراشته و غمزات چشم، راه میروند و به ناز میخراماند و به پاهای خویش، خلخالها را به صدا میآورند * بنابراین، خداوند فَرقِ سر دختران صهیون را کَلْ خواهد ساخت و خداوند، عورت ایشان را برهنه خواهد نمود * و در آن روز، خداوند زینت خلخالها و پیشانیبندها و هلالها را دور خواهد کرد*و گوشوارها و دستبندها و روبندها* و دستارها و زنجیرها و کمربندها و عطردانها و تعویذها را* و انگشترها و حلقههای بینی را * و رداها و شالها و کیسهها را * و آینهها و کتانهای نازک و عمامهها و بُرقعها را * و واقع میشود که: به عوض عطریات، عفونت خواهد شد و به عوض کمربند، ریسمان و به عوض موهای بافته، کَلی و به عوض سینهبند، زنّار پلاس و به عوض زیبایی، سوختگی خواهد بود * مردانت به شمشیر و شجاعانت در جنگ خواهند افتاد * و دروازههای وی، ناله و ماتم خواهند کرد و او خراب شده، بر زمین خواهد نشست». (11)در تورات، از چادر و برقع و روبندهای که زنان با آن، سر و صورت و اندام خویش را میپوشاندهاند، صریحاً نام برده شده است، که نشانگر کیفیت پوشش زنان است. برای نمونه در کتاب «روت» میخوانیم: «بوعز گفت: زنهار کسی نفهمد که این زن به خرمن آمده است. و گفت: چادری که بر توست، بیاور و بگیر. پس آن را بگرفت و او شش کیل جو پیموده بر وی گذارد و به شهر رفت». (12)در مورد عروس یهودا میخوانیم: «پس رخت بیوگی را از خویشتن بیرون کرد. بُرقعی به رو کشید و خود را در چادری پوشید و به دروازه عینایم که در راه تمنه است، بنشست». (13)
لزوم پوشاندن سر از نامحرمان:
ویل دورانت مینویسد: اگر زنی به نقض قانون یهود میپرداخت، چنانکه مثلاً بیآنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم میرفت، و یا در شارع عام نخ میرشت، یا بر هر سنخی از مردان، درد دل میکرد، یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانهاش تکلّم مینمود، همسایگانش میتوانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت، مرد حق داشت بدون پرداخت مهریهای او را طلاق دهد. (14)او همچنین مینویسد: ... و به استعمال سرخاب و سرمه، نکوهیده میشمردند. موافق بودند که مرد، باید برای پوشاک زن خویش سخاوتمندانه خرج کند؛ لکن غرض آن بود که زن، خود را برای شوهر خویش بیاراید نه برای سایر مردها. (15)در کتاب «حکمة الحجاب و ادلة وجوب النّقاب»، برای تأیید اینکه منشأ حجاب زنان یهودی، وجوب حجاب در شریعت موسی(ع) بوده، به داستان حضرت موسی و دختران شعیب اشاره شده است که در آن، حضرت موسی به آنان امر کرد تا پشت سر او حرکت کرده و از پشت سر، او را به منزل پدرشان هدایت کنند. (16)
حجاب در مسیحیت:
همانطور که اشاره شد، ادیان الهی، به خاطر تناسبشان با فطرت و احکام کلّی، جهت و شیوه واحدی دارند. در مسیحیت، همانند دین زرتشت و یهود، حجاب زنان امری واجب به شمار میآمده است. «جرجی زیدان»، دانشمند مسیحی در اینباره میگوید: «اگر مقصود از حجاب، پوشانیدن تن و بدن است، این وضع، قبل از اسلام و حتی پیش از ظهور دین مسیح، معمول بوده است و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است». مسیحیت نهتنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب زنان را تغییر نداده و قوانین شدید آن را استمرار بخشیده است، بلکه در برخی موارد، قدم را فراتر نهاده و با تأکید بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخته است؛ زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج، امری مقدّس محسوب میشد و حتی در کتاب «تاریخ تمدن» آمده است که: ازدواج در سن بیست سالگی اجباری بود؛ اما از دیدگاه مسیحیت که تجرّد، مقدس شمرده شده است جای هیچ شبههای باقی نخواهد ماند که برای از بین رفتن تحریک و تهییج، این مکتب، زنان را به رعایت پوشش کامل و دوری از آرایش و تزیین، به صورت شدیدتری فراخوانده است. در این ارتباط، نگاهی به «انجیل» میاندازیم: «... و همچنین زنان خویشتن را بیارایند به لباس مُزیّن به حیا و پرهیز، نه به زلفها و طلا و مروارید و رخت گرانبها* بلکه چنانکه زنانی را میشاید که دعوای دینداری میکند به اعمال صالحه *... ». (17)«همچنین ای زنان، شوهران خود را اطاعت نمایید تا اگر بعضی نیز مطیع کلام نشوند، سیرت زنان ایشان را بدون کلام دریابد * چونکه سیرت طاهر و خدا ترس شما را ببینند * و شما را زینت ظاهری نباشد از بافتن موی و متحلّی شدن به طلا و پوشیدن لباس * بلکه انسانیت باطنی قلبی در لباس غیر فاسدِ روح حلیم و آرام که نزد خدا گرانبهاست * زیرا بدینگونه، زنان مقدسه در سابق نیز که متوکّل به خدا بودند، خویشتن را زینت مینمودند و شوهران خود را اطاعت میکردند * مانند ساره که ابراهیم را مطیع بود و او را آقا میخواند و شما دختران او شدهاید». (18)همچنین درباره وقار و امین بودن زن میخوانیم: «و به همین گونه زنان نیز باید با وقار باشند و نه غیبتگو؛ بلکه هوشیار و در هر امری امین». (19)در روایات ما نیز چنین آمده است: حضرت عیسی فرمود: از نگاه کردن به زنان بپرهیزید؛ زیرا شهوت را در قلب میرویاند و همین، برای ایجاد فتنه در شخصِ نگاه کننده کافی است. (20)
حواریون و پس از آنها پاپها و کاردینالهای بزرگ که دستورهای دینی آنان از طرف کلیسا و مذهب مسیحیت لازمالاجرا شمرده میشد، با شدّتی هرچه تمامتر زنان را به پوشش کامل و دوری از آرایشهای جسمی فرامیخواندهاند. دکتر «حکیم الهی» استاد دانشگاه لندن در کتاب «زن و آزادی» پس از تشریح وضعیت زن نزد اروپاییان، در مورد حکم پوشش و حجاب زن نزد مسیحیت، عقاید «کلمنت» و «ترتولیان»، (دو مرجع مسیحیت و دو اسقف بزرگ) را درباره حجاب بازگو میکند: «زن باید کاملاً در حجاب و پوشیده باشد، الّا آنکه در خانه خود باشد؛ زیرا فقط لباسی که او را میپوشاند، میتواند از خیره شدن چشمها بهسوی او مانع گردد. زن نباید صورت خود را عریان ارائه دهد تا دیگری را با نگاه کردن به صورتش وادار به گناه نماید. برای زن مؤمن عیسوی، در نظر خداوند، پسندیده نیست که نزد بیگانگان به زیور آراسته گردد و حتّی زیبایی طبیعی آن نیز باید مخفی گردد؛ زیرا برای بینندگان خطرناک است». (21)تصویرهایی که از پوشاک مسیحیان و مردم اروپا انتشار یافته است، به وضوح نشان میدهد که حجاب در بین زنان، کاملاً رعایت میشده است. «براون و اشنایدر»، در کتاب «پوشاک اقوام مختلف»، برخی از تصاویر مربوط به زنان مسیحی را آوردهاند که نشان میدهد همگی آنها دارای لباسی بلند و پوشش سر میباشند. (22)
حجاب در شریعت اسلام:
اسلام که آخرین آیین الهی و بالطبع کاملترین دین است و برای همیشه و همه بشریت، از طرف خداوند عالم، نازل شده است، لباس را «هدیه الهی» معرفی نموده و وجوب پوشش زنان را با تعدیل و انتظام مناسبی به جامعه بشری ارزانی داشته است. از انحرافات و یا افراط و تفریطهایی که پیرامون پوشش زنان وجود داشته است اجتناب نموده و در تشریح قانون، حدّ و مرزی متناسب با غرایز انسانی را در نظر گرفته است. در حجاب اسلامی، سهلانگاریهای مضر و سختگیریهای بیمورد، وجود ندارد. حجاب اسلامی آنگونه که غرب تبلیغ میکند، به معنای حبس زن در خانه یا پردهنشینی و دوری از شرکت در مسائل اجتماعی نیست؛ بلکه بدین معناست که زن در معاشرت خود با مردان بیگانه، موی سر و اندام خود را بپوشاند و به جلوهگری و خودنمایی نپردازد. با توجّه به غریزه قدرتمند جنسی، احکام و دستورهای اسلام، تدابیری است که خداوند برای تعدیل و رامکردن و همچنین ارضای صحیح این غریزه، تشریح فرموده است.
حجاب در قرآن کریم:
در قرآن کریم، آیاتی چند به طور صریح، در مورد وجوب حجاب و حد و کیفیت آن نازل شده است. در سوره نور، طی آیه مفصّلی آمده است: «... و به مردان مؤمن بگو که چشمهای خود را فروپوشند و نیز دامان خویش را، که برای ایشان پاکیزهتر است. همانا خداوند به آنچه انجام میدهند، آگاه است. و به بانوان با ایمان بگو چشمهای خود را فرو پوشند و عورتهای خود را از نگاه دیگران پوشیده نگاه دارند و زینتهای خود را جز آن مقداری که ظاهر است، ننمایند و زینتهای خود را آشکار نسازند، مگر برای شوهرانشان، پدرانشان، پدر شوهرانشان، پسران همسرانشان، برادرانشان، پسر برادرانشان، زنان هم کیششان، کنیزانشان، مردان سفیهی که تمایلی به زنان ندارند، و یا کودکانی که از امور جنسی بیاطلاعاند (غیر ممیز). و پاهای خود را بر زمین نکوبند تا زینتهای پنهانشان آشکار شود. و همگی بهسوی خداوند بازگردید، ای مؤمنان! باشد که رستگار شوید». (23)همچنین در سوره احزاب آمده است: «ای پیامبر! به همسران و دختران خویش و بانوان با ایمان بگو که روپوش خود را برگیرند تا به عفاف و حُریّت شناخته شوند و مورد آزار و تعرّض هوسرانان قرا نگیرند و خداوند، آمرزنده و مهربان است». (24)«ای زنان پیامبر! شما اگر تقوا داشته باشید، همانند دیگران نیستید. بنا براین، هرگز نرم و نازک با مردان، سخن مگویید تا آنکه دلش بیمار است، به طمع افتد. بلکه متین و نیکو سخن بگویید و خانه را منزلگاه خویش قرار دهید و هرگز مانند دوره جاهلیت نخستین،(برای نامَحرمان) آرایش و خودآرایی نکنید و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و از خدا و رسولش اطاعت نمایید». (25)
حجاب در روایات:
پیامبر گرامی اسلام(ص) و معصومین(ع) علاوه بر تأکیداتی که بر رعایت حجاب داشتهاند، با ارائه دستورالعملهایی، جامعه اسلامی را بهسوی تهذیب و پاکی، رهنمون گشتهاند که در این قسمت، برخی از آنها را نقل میکنیم.
پرهیز از پوشش بدن نما و نازک:
روزی، اسماء - که خواهر زن پیامبر بود - ، با جامه بدننما و نازکی به خانه پیامبر آمد. پیامبر، روی خود را از او برگرداند و فرمود: ای اسماء! زن، وقتی به حدّ بلوغ رسید، نباید جایی از بدن و اندامش دیده شود، مگر صورت و دستها». (26)
نهی از آرایش و استعمال عطر در خارج از خانه:
پیامبر، در ضمن حدیثی، نهی فرمودند از اینکه زن، برای دیگران، خود را بیاراید، و فرمود: «اگر برای غیر شوهر، خود را آرایش نمود، لازم است خداوند او را با آتش بسوزاند». (27)
پرهیز زنان از شبیه ساختن خود به مردان:
پیامبر(ص) فرمود: خداوند، مردانی را که شبیه زن میشوند و زنانی را که خود را شبیه مرد قرار میدهند، نفرین کرده است». (28)امام باقر(ع) نیز، در ضمن حدیثی فرمودند: «جایز نیست که زن، خود را شبیه مرد نماید؛ زیرا پیامبر، مردانی را که مشابه زنان میشوند و همچنین زنانی که خود را شبیه مردها قرار میدهند، نفرین کرده است». (29)در قرآن و روایات، علاوه بر دستورهایی که در مورد حفظ حجاب زنان آمده است، مسئولیتهایی نیز به مردان واگذار شده است که ذیلاً به آنها اشاره میگردد:
عفّت نسبت به زنان مردم:
پیامبر فرمود:
«نسبت به زنان مردم، عفیف باشید تا زنان شما عفیف بمانند». (30)دوری از چشمچرانیاز امام صادق(ع) نقل شده که میفرماید: «چشم چرانی، تیری است مسموم از تیرهای شیطان؛ چه بسا، نگاهی که حسرتهای طولانی را درپی دارد». (31)
در نگاه فقیهان و دانشمندان مسلمان:
همانطور که اشاره شد، حجاب، از ضروریات اسلام است و تمام فِرَق اسلامی، آن را واجب میدانند، و در اینکه زنان باید به هنگام ادای نماز و در حضور مردان بیگانه، موی سر و تمامی اندام خود را به استثنای صورت و دستها (از مچ به پایین) بپوشاند، اتفاق نظر دارند؛ البته شافعیان و برخی از علمای شیعه پوشاندن صورت را نیز در حضور بیگانگان، لازم شمردهاند. پایان این نوشتار را به پرسشی از امام خمینی(ره)، در مورد حجاب و حد آن، و پاسخ ایشان، که میتواند نشانگر نظرات دانشمندان مسلمان باشد، اختصاص میدهیم: آیا حجاب از ضروریات اسلام است و منکر آن و کسانی که به این دستور الهی مخصوصاً در جامعه اسلامی بیاعتنایی میکنند، چه حکمی دارند؟اصل حکم حجاب از ضروریات است و منکر آن، حکمِ منکر ضروری را دارد و منکر ضروری، محکوم به کفر است، مگر اینکه معلوم باشد که منکر خدا یا رسول نیست. حدود حجاب اسلامی برای بانوان چیست؟ برای این منظور، لباس آزاد و شلوار و روسری کفایت میکند؟ و اصولاً چه کیفیتی در لباس و پوشش زن در برابر افراد نامحرم باید رعایت شود؟واجب است تمام بدن زن بجز قرص صورت و دستها تا مچ، از نامحرم پوشیده شود و لباس مذکور اگر مقدار واجب را بپوشاند، مانعی ندارد؛ ولی پوشیدن چادر، بهتر است و از لباسهایی که توجّه نامحرم را جلب کند، باید اجتناب شود. (32)
بررسی نهایی
از بررسی و مقایسه حد و کیفیت حجاب در ادیان چهارگانه استنباط میگردد که حجاب در ادیان دیگر، نسبت به اسلام از شدّت بیشتری برخوردار بوده است. به طور مثال، پوشاندن صورت، گرچه در زمان زرتشت معمول نبوده و بعد از او در میان زرتشتیان معمول شده است، اما طبق آنچه گذشت، چادر و روبنده از ارکان اخلاقی مسیحیان و یهودیان محسوب میشده است؛ درحالیکه بنابر نظر اکثر فقهای اسلامی، پوشاندن صورت واجب نیست. لزوم کنارهگیری کامل زن در حیض در دین زرتشت، محق دانستن مرد در طلاق زنی که صدایش در کوچه شنیده شده بدون پرداخت مهریه از طرف دین یهود، رکن بودن چادر و روبند و ذکر نام آن دو به طور صریح در کتاب مقدّس مسیحیان و وجوب سکوت زن نزد بیگانه و در کلیسا از طرف مسیحیت، بهترین گواه بر این مطلب است. بنابراین، نهتنها اسلام واضع قانون حجاب نبوده است، بلکه در جهت جلوگیری از افراط و تفریط هایی که در طول تاریخ در مورد حجاب به وجود آمده بود، به قانونمند کردن و تنظیم آن همت گماشته است و آن را به صورتی متعادل، صحیح و متناسب با فطرت انسانی زن و غیرتمندی مرد، ارائه نموده است.
Design By : Pichak |